مقدمه:
شاهنشاهان ایران در دوره باشکوه ساسانی، خود پهلوانانی نامی و مردانی جنگجو بودند. آنها شایستگی خود را در میدان جنگ و در پدافند از میهن به رخ می کشیدند. نمونه های بسیاری در شاهنامه و دیگر بنمایه های تاریخی ثبت شده است که نزدیکان شاهان ایران در جنگ و در دفاع از ایران آریایی کشته شده اند. شاهان ایران باستان، از جنگ برای دفاع از مام میهن بیم نداشتند. مرگ را می پزیرفتند ولی ابهت شاهانه خود را در برابر دشمن نمی شکستند. بی شک زمانیکه سخن از شاهنشاهان ایران بزرگ آریایی(هخامنشیان - اشکانیان - ساسانیان) به میان می آید، چه ناپسند و زشت است که از پست مسلکانی چون غلامزادگان ترک و "کلب" های صفوی و قجر زادگان و بیگانه با هویت ایرانشهری ، سخن به میان آید.
استاد امید عطایی فرد در کتاب خود با نام "
پادشاهی در استوره و تاریخ ایران" اشاره میکند:
شاهان باستانی در هنگام رزم خوان بزم بر می چیدند و پهلوانانه به جنگ دشمن می رفتند. آنچنان دلیر بودند که به جنگ های تن به تن دست می یازیدند. چنان ماجرا جو بودند که بگونه ای ناشناس و یکه و تنها، به سرزمین دشمن می شتافتند. آنان به سرزمین اهورایی شان عشق می ورزیدند و برای آبادانی اش می کوشیدند. ایشان با دشواری ها و سختی ها می ستیزیدند و گاهی جانشان را فدای میهن می کردند...
در زمان شاهنشاهی خسرو انوشیروان دادگر، قیصر روم گمان میکرد که شاه ایران پیر شده است و از جهت پیری، ناتوان از حضور در میدان مبارزه و در نتیجه فرماندهی جنگ را بر دوش نخاهد گرفت. به همین انگیزه پیمان صلح را شکست و جنگ را آغاز کرد. اما برخلاف گمان رومیان، زمانیکه شاهنشاه خسرو انوشیران بزرگ از رویگردانی رومیان نسبت به پیمان نامه آگاه شد، و درحالیکه هفتاد سال از سالهای زندگانی شکوهمند او میگزشت ، سالاری جنگ را برعهده گرفت و به سرعت در جنگ پیشرفت تا جاییکه شهر دارا را محاصره و مجبور به تسلیم کردند و چنان درسی به رومیان دادند که یوستن قیصر روم پس از این جنگ دیگر نتوانست سلطنت کند و به گفته حسن پیرنیا: در این موقع بود که قیصر روم فهمید که شیر پیر هنوز قوی و خطرناک است.
شاهنشاهان ایران هیچگاه ابهت شاهانه خود را نشکستند و هرگاه که توانستند منش دلیرانه خود را در میدان جنگ و پهلوانانه به رخ کشیدند و از ایستادگی برابر دشمن بیمی نداشتند. شاهنشاه شاپور دوم ساسانی در نامه خود به کنستانتین قیصر روم پس از آنکه یادآوری میکند که بسیاری از سرزمینهایی که در دست رومیان است، درگزشته به ایران تعلق داشته است، بازپس دادن بسیاری از سرزمینها مانند ارمنستان را درخواست میکند. پس از آن شاپور در نامه خود به قیصر روم به روشنی گوشزد میکند که اگر سفیر ایران بدون نتیجه شایسته به ایران بازگردد، ارتش شاهنشاهی ایران با تمام قوا به روم حمله خواهد کرد و سرزمینهای مورد نظر را با جنگ بازپس خواهد گرفت.
شاهنشاه فرزانه، داریوش بزرگ در سنگ نبشته نقش رستم میگوید که : "در نبرد هماوردی سخت کوش هستم".
و این منش پهلوانانه و این دلیری و بی باکی، ویژگی برجسته ای بود که شاهان ایران، باور داشتند که اهورا مزدا به آنها روا داشته است.
بهرام گور ، تاج خود را پس از مبارزه و شکست دادن دو شیر برمیدارد و این راهی بود که خود آن را انتخاب کرد و از رفتن به مبارزه با شیران ترسی نداشت.
پس از کشته شدن شاهنشاه یزدگرد سوم ساسانی و پایان تلخ و سوزناک او و ایران بزرگ ساسانی، فرزند او، پیروز همراه با بسیاری از ایرانیان در سفری سخت از چنگ مسلمانان گریختند و پس از گزشتن از کوه های پامیر به چین رسیدند. پیروز خود را آماده میکرد تا با تشکیل ارتشی در چین که از پیش ایرانیانی در آنجا حضور داشتند، به سرزمین مادری بازگردد و ایران را از چنگ اعراب بیرون آورد. نکته جالب در این رابطه این بود که، خون شاهانه و پهلوانانه ای که در رگهای پیروز جاری بود، باعث شد که او در سرزمین بیگانه، فنون رزمی آنها چون کنگ فو را یاد بگیرد تا این نکته دگربار آشکار شود: که شاهان ایرانی در هر مکان و از هر راهی خود را از نظر قوای جسمانی، برای دفاع از مام میهن آماده نگاه میداشتند و این منش پهلوانانه و دلیری را هیچگاه از دست ندادند.
(در این رابطه، کاوه فرخ در کتاب سایه های صحرا به روایات و منابع چینی اشاره کرده است که پیروز در چین کونگ فو می آموزد و چندین بار در آسیای مرکزی با امویان جنگیده است)
*************
کنده کاری ها و آرامگاه های موجود در مکان شگفت انگیز نقش رستم:
کنده کاری تاریخی و شگفت انگیز به زانو افتادن قیصر روم در برابر ابهت شاهنشاه ایران.
شاهنشاه شاپور بزرگ ساسانی، والرین رومی را در جنگ شکست میدهد و قیصر روم مجبور میشود در برابر بزرگی و قدرت جنگی شاپور بزرگ زانو زند و شکست خود را برابر شاهنشاه ایران و اسواران قدرتمند ساسانی بپزیرد. شاهنشاه یک دست بر شمشیر و با دست دیگر، دشمن رومی که به گفته بسیاری والریان قیصر روم میباشد به عنوان اسیر گرفته است. این شیوه دست به شمشیر بودن و با دست دیگر اسیر را گرفتن، بزرگی و عظمت شگفت انگیز شاهان ایران باستان را به زیبایی به رخ میکشد. میشود ساعتها به این نقش خیره شد و با آن برهه پیوند برقرار کرد. همچنین استادی هنرمندان برتر ساسانی نیز، خود جای اندیشه دارد.
در پشت سر شاهنشاه شاپور بزرگ، موبد موبدان کرتیر فرزانه دیده می شود که کلاهی بیضی شکل بر سر دارد و انگشت نشانه خود را بالا گرفته است که به نشانه ارج گزاشتن به شاهنشاه می باشد.
تاج باشکوه کنگره ای، گردنبند، تن پوش، دستبند، اسپ شاه، دست به شمشیر بودن شاهنشاه، همه نشان از ابهتی بی همتا و ناب را میدهد.
نقش برجسته پیروزی شاهنشاه بهرام دوم در برابر دشمن را نشان میدهد. دو کنده کاری از دو پیشامد که با کشیدن یک خط، این دو پیشامد از هم جدا گشته است. بهرام با اسپ، چهار نعل به سمت دشمن میتازد و نیزه بلند خود را به سمت دشمن هدایت میکند. این نقش در زیر آرامگاه شاهنشاه همایونی، داریوش بزرگ قرار دارد.
آرامگاه شاهنشاه همایونی داریوش بزرگ.
در زیر آرامگاه شاهنشاه اردشیر یکم، نقش برجسته ای از جنگ شاهنشاه هرمز دوم، نوه شاپور بزرگ ساسانی وجود دارد. در پشت سر شاه، درفش داری دیده میشود. اسب شاهنشاه جانانه به سمت دشمن رومی میتازد و نیزه شاهنشاه هرمز به سمت او هدایت شده و دشمن را سرنگون نموده است. تیردان بلند شاهنشاه، تاج و همچنین زیور های موجود بر پشت و پایین اسپ در این کنده کاری به زیبایی خودنمایی میکند.
از سمت راست، نخستین آرامگاه از چهار آرامگاه موجود در نقش رستم، آرامگاه شاهنشاه خشایاشا، فرزند و جانشین شاهنشاه داریوش بزرگ میباشد. آرامگاه خسته از داربست ها و بی توجهی سرپرستان.
تاجگزاری نرسی - حلقه ای که شاهنشاه و بانو(سمت راست) در دست گرفته اند خود نمایی میکند. همچنین موهای بانو که در بالای تاج کنگره دار او بیرون زده است در این کنده کاری بسیار زیبا میباشد.
موهایی که از اطراف به بیرون ریخته شده، گردن بند، تن پوش بلند و زیبای این بانو که در این نقش برجسته خود نمایی میکند، برای دوستداران هویت ایرانشهری جای تامل بسیار دارد.
در زیر آرامگاه شاهنشاه داریوش دوم، کنده کاری دیده میشود که در آن سواری تاجدار که شاید شاهنشاه شاپور دوم باشد، نیزه بلند خود را به سمت دشمن هدایت کرده و در گردن او فرو کرده است. درفش داری در پشت شاهنشاه قرار دارد و نیزه دشمن نیز شکسته شده و اسپ دشمن از پشت بر زمین نشسته است.
آرامگاه شاهنشاه اردشیر یکم
آرامگاه داریوش دوم
ساختمان سنگی بسیار زیبا، معروف شده به کعبه زرتشت که مربوط به دوره هخامنشیان میباشد. سنگهای بزرگ و برش بسیار زیبای آنها، مهارت هنرمندان دوره هخامنشی را به رخ میکشد. بخش های زیادی از این سازه پس از تاخت و تاز مسلمانان به ایران، آسیب دیده است. سنگ نبشته ای در پایین بنا وجود دارد که به پهلوی نوشته شده است و در آن جنگهای ایران و روم در دوره شاهنشاه شاپور بزرگ ساسانی بازگویی شده است. جنگهایی که در آن گردیانوس، فیلیپ و والرین قیصر روم، شکست سختی را از ارتش شاهنشاهی ایران پزیرا شدند.
همچنین سنگ نبشته دیگری در زیر سنگ نبشته بالایی وجود دارد که از زبان موبد موبدان، کرتیر فرزانه میباشد. در دوران شاهنشاه شاپور بزرگ ساسانی، کرتیر دادرس (قاضی) و سرپرست معبد آناهیتا بود.
کنده کاری شگفت انگیز تاجگزاری شاهنشاه بزرگ، اردشیر پاپکان ساسانی، بنیانگزار دوران باشکوه ساسانی.
در این نقش، شاهنشاه بزرگ، اردشیر ساسانی در سمت چپ نقش برجسته ، حلقه شهریاری را از اهورا مزدا دریافت میکند. این نقش بسیار زیبا در گوشه شرقی نقش رستم خودنمایی میکند.
کنده کاری و نقش برجسته دیگری، منسوب به بهرام دوم که در میان یاران و خانواده خود ایستاده است.
برخیز و برافروز هلا قبله زرتشت
بنشین و برافکن شکم قاقم بر پشت
بس کس که ز زرتشت بگردید و دگر بار
ناچار کند رو به سوی قبله زرتشت